سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حوادث    -   ادامه 

بیماری ها . قسمت پایانی

طاعون =

طهون اُفتاده مِنمون ، تو گپِ یا دردِ باریکِ  - ایرج شمسی زاده

« در سال 1182 قمری مرض طاعون از طرف کشور عثمانی به عراق عرب سرایت کرد و تمامی آن حدود را فرا گرفت . عده ی زیادی از مردم درگذشتند و طاعون تا بصره و بوشهر سرایت کرد . از سکنه و بلاد مشهوره و روستاها و مردم ایل ها و احشام این نواحی کسی نماند و همه در گذشتند . »  نگاهی به بوشهر . صفحه ی 686

ویرانگری این بیماری در گفتار مردم نیز مشخص است . به گونه ای که اگر بخواهند نفرینی کنند تا کسانی یا چیزهایی را به صورت دسته جمعی نابود شوند ، می گویند : « طهون توتون بریزه » یعنی الهی طاعون دچارتان کند .

در شماره های 263 تا 272 به چند بیماری معمول گذشته از جمله  :

دل درد ، سرما خوردگی ( چیمون ) ، لاته ، کورک ، بیرم ، دونه ی گندو ، کر نخونک ، سوهوک ، سهرو ، کاکه سیخو  و .... اشاره کردیم . از آنجا که نحوه ی درمان این بیماری ها ، بر شیوه ی اعتقادات مردم و ابتکارات آنان بوده ، بخش بیماری ها را خاتمه داده و در مجموعه ی باورها ، به طور مفصل در باره ی بیماری های رایج آن زمان خواهیم گفت . در این شماره فقط فهرستی کوتاه از چند بیماری را بیان کرده و این بحث را جمع می کنیم . تعدادی دیگر از آن بیماری ها عبارت بودند از :

حالت گرفتن ، اسهال ، چله ، چشم زخم ، مارگزیدگی ، دل درد ، شب ادراری ، مسمومیت ، گلو درد ، ملاج ، قبض شکم ، بی اشتهایی( مهره کردن ) ، بی خوابی ، خشکی بدن ، تشنج ( پیرونی ) ، سردرد ، چشم درد ، سینه درد ، گرمی ، مونه ، خنجرک ، دونه  و ......





تاریخ : پنج شنبه 95/3/27 | 7:37 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

مهاجرت 

مهاجرت از روستا دغدغه تازه‎ای نیست، اما این پدیده رنگ و رویش را در روستای "بنار آب شیرین" دشتستان جدی تر نشان داده است، طوری که دبستان روستا متروکه شده است.

پیغام: مهاجرت از روستا دغدغه تازه ای نیست، اما این پدیده رنگ و رویش را در روستای "بنار آب شیرین" دشتستان جدی تر نشان داده است، طوری که هر سال از جمعیت آن کاسته می شود.

به گزارش «پیغام»به نقل از خلیج فارس؛ حال و روز دبستان این روستا که به دلیل کمبود دانش آموز متروکه شده و از این رو عزمی برای بازسازی اش نیست به خوبی روی تلخ مهاجرت را نشان می دهد.

گزارش تصویری "رضا بهروزی" از تاثیر مهاجرت در این روستا را ببینید:

مهاجرت از روستا به شهر چیز جدیدی نیست و به امری عادی تبدیل شده است  به همین دلیل توجه زیادی به عواقب آن نمی شود . عواقبی که اگر دیده شوند شاید باعث ایجاد تغییراتی در مدیریت روستاها و جلوگیری از مهاجرت های ناخواسته شود .

روستای بنار آبشیرین از توابع بخش مرکزی شهرستان دشتستان یکی از صد ها روستای استان است که از این مشکل رنج می برد . روند مهاجرت در این روستا از سال 1381 بعد از سیل شدت گرفت و در سال اول بعد از سیل از 780 نفر جمعیت روستا بیش از 200 نفر مهاجرت کردند . این روند در سال های بعد کندتر شد ولی سالانه به طور میانگین 4 خانواده مهاجرت می کنند .

 

بیشترین و قابل مشاهده ترین تاثیر این مهاجرت ها را می توان در تنها مدرسه روستا مشاهده کرد . این مدرسه در سال 1365 تاسیس شد ولی در سال 1392 به دلیل کمبود دانش آموز و فرسودگی ساختمان برای همیشه بسته شد . 

       لینک مستقیم   :   http://peigham.ir/shownews.aspx?id=69401





تاریخ : دوشنبه 95/3/24 | 3:50 عصر | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

باران 

 این قسمت ادامه ی شماره های 222 تا 224 است . 

باران در سرزمین سوخته ی دشتستان همیشه مقدس است تا جایی که مردم بنار آب شیرین اعتقاد داشتند که هر قطره بارانی در دست یک فرشته است که آن را بالای زمین رها می کند و خودش برای آوردن قطره ی دیگر می رود . جان مردم و جان زندگی در دست باران بود و در قحط سالی ها ، نه تنها دام ها بلکه مردم نیز تلف می شدند . به همین دلیل برای دعای باران ، طی مراسمی به قبله ی دعا می رفتند و اولین سرودشان این بود که :

ای خدا ما تشنه مونه  ..... ( خدایا ما تشنه ایم ) و پیش خالق خود ،  فریاد تشنگی سر می دادند . در همه جای بی باران کره ی خاک ، وضعیت همین است و آب باران مقدس و باران رحمت خداست . شاید این سخن در اروپای سبز معنا نداشته باشد اما در دشتستان تشنه فرق می کند .

به پرنده های جنگل گیلان

پیغام دادم

که در نماز سحر گاهی

ودر ملال تنبلی آبسالی جاوید

گنجشک های تشنه ی دشتستان را

در یاد داشته باشند .

....

منوچهر آتشی – مجموعه ی اشعار . جلد اول . صفحه ی 198

در مثنوی معنوی نیز عربی بیابانگرد که قصد دارد به دیدار خلیفه برود ، برای هدیه بردن بهترین و ارزشمندترین چیز را بر می گزیند . او که نمی داند خلیفه در کنار دجله زندگی می کند ، برای او کوزه ای آب باران انتخاب می کند . گفتگوی مرد بیابانی و همسرش بسیار زیباست که بخشی از آن را نقل می کنم :

آب باران است ما را در سبو

ملکت و سرمایه و اسباب تو

این سبوی آب را بردار و رو

هدیه ساز و پیش شاهنشاه شو

مثنوی معنوی  دفتر اول  صفحه ی 138

مرد گفت آری سبو را سر ببند

هین که این هدیه است ما را سودمند

در نمد دردوز تو این کوزه را

تا گشاید شه به هدیه روزه را

مثنوی معنوی  دفتر اول  صفحه ی 139

 

 





تاریخ : دوشنبه 95/3/24 | 7:7 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

پراکنده ها 

آتش

این قسمت می تواند دنباله ی « صفرک در » مربوط به آداب و رسوم ماه صفر در شماره ی 236 باشد .

در شماره ی 236 آشنایی با بنار آب شیرین در مورد آخرین چهارشنبه ی ماه قمری صفر نوشتیم که :

در آخرین چهار شنبه ی ماه صفر نیز ، آتشی روشن می کردند و در حالی که برگ خشک نخل یا هیزم آتش گرفته ی دیگری را در دست داشتند ، به تمام زوایای خانه و گوشه کنار حیاط سر می زدند و بقایای ماه صفر را از خانه بیرون می کردند چون معتقد بودند ماه صفر ماه بسیار پر خطری است .

در حاشیه ی این مراسم لازم است بدانیم که آتش نزد انسان ها همیشه مقدس بوده تا جایی که آتش آتشکده ی یزد که معبد زرتشتیان ایران است  ، بیش از 1500 سال است که بی وقفه روشن است و بیش از 700 سال است که به یزد آورده شده و خاموش نشده است .

در اسلام نیز آتش موجب تطهیر می شود به گونه ای که اگر چیزی از درون نجس باشد و نجاست در تمام زوایای آن باشد ، اگر سوزانده شود و استحاله گردد ، پاک می شود .

آتش از روزگار انسان های نخستین اهمیت و تقدس داشته و شاید بی مناسبت نباشد اگر چگونگی کشف آن از زبان شاهنامه ذکر شود . در زمان پادشاهی هوشنگ :

یکی روز شاه جهان سوی کوه

گذر کرد با چند کس هم گروه

پدید آمد از دور چیزی دراز

سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز

دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون

ز دود دهانش جهان تیره گون

نگه کرد هوشنگ با هوش و سنگ

گرفتش یکی سنگ و شد پیش جنگ

به زور کیانی رهانید ز دست

جهانسوز مار از جهانجو بجست

 برآمد به سنگ گران سنگ خرد

همان و همین سنگ بشکست خرد

فروغی پدید آمد از هر دو سنگ

دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ

نشد مار کشته ولیکن ز راز

پدید آمد آتش از آن سنگ باز

هر آنکس که بر سنگ آتش زدی

ازو روشنایی پدید آمدی

جهاندار پیش جهان آفرین

نیایش همی کرد و خواند آفرین

که او را فروغی چنین هدیه داد

همین آتش آنگاه قبله نهاد

شاهنامه – جلد اول ص 20            





تاریخ : یکشنبه 95/3/23 | 7:11 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

ماه مبارک رمضان 

این بخش می تواند دنباله ی مطالب مربوط به دین و مذهب در شماره های 18 تا 43 باشد .

 

رمضان که می رسید ، فضای روستا عوض می شد . روزه خواری یا نبود یا آنقدر کم بود که دیده نمی شد . مردم با اعتقادات پولادین خود به استقبال ماه مبارک رمضان می رفتند . در شرایطی باور نکردنی . گاهی که بر اثر گذشت روزگاران ، رمضان با تابستان یکی می شد نیز ، در ایمان مردم رخنه ای حاصل نمی شد . مردم ، روزه را از  سحر با هرچه داشتند و خورده بودند ، آغاز می کردند . در روزگاری که نه خرما بود و نه نان و برنج را برای بیماران پیدا می کردند . در زیر آتش آفتاب ، درو می کردند و عرق می ریختند و به تعهدی که با خدای خود داشتند ، پایبند می ماندند . غروب که می شد ، پای تویزه می نشستند و گوش می سپردند تا صدای  « محسینو » را بشنوند . محمد حسین فرزند ملا محمد علی که او را محسینو می گفتند ، هنگام اذان مغرب به بام خانه می رفت و اذان می گفت و پدران و مادران نیز ، کودکان خود را به سکوت فرا می خواندند تا صدای ضعیف او را از شرق روستا بشنوند و افطار کنند . افطار با آبی که ساعت ها در دلو مانده بود و در سایه ای قرار داشت تا خنک شود . یا با قاچ هندوانه ای که در زنبیلی گذاشته و از ظهر تا غروب در چاه ، آویزان کرده بودند چون نه برقی بود و نه یخچالی . بعد ها که اوضاع کمی بهتر شد ، باقر بوستانی فرزند علی باز یخ آورد . او ماه رمضان به برازجان می رفت و چند قالب یخ را در گونی می پیچاند و پشت موتور سیکلت می بست و به بنار آب شیرین می رساند تا با تیشه ی  کوچک خوش دستی ، آرام و با احتیاط آن ها را بشکند ودر ترازو بگذارد و کیلویی یک ریال به مشتریان بدهد . یخی که فقط پیاله ی آب خنکی از آن به لبان روزه داران می رسید و تمام می شد .  بعد ها امکانات بهتری به بنار رسید و کربلایی احمد نعمتی ، اولین یخچال کائوچویی را به بنار آورد تا بتواند ساعت های متمادی ، از یخ نگهداری کند . در نیمه ی دوم دهه ی پنجاه ، تیرهای چوبی برق به بنار رسید و بعد از انقلاب هم برق آمد تا مردم هم صدای اذان را دقیق تر بشنوند و هم آب سرد و هندوانه ی خنک در سفره ی افطار داشته باشند . 





تاریخ : پنج شنبه 95/3/20 | 7:13 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

کلیات :

از قلم افتاده ها  2

« شهرستان دشتستان با مساحتی حدود 6150 کیلومتر مربع بین 29 درجه و 16 ثانیه عرض شمالی و 51 درجه و 12 دقیقه و 30 ثانیه ی طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد . » 1

این شهرستان « در مهر 1365 شمسی دارای سه بخش ، 2 شهر ، 8 دهستان و 197 آبادی بوده است . »2

« الف بخش سعد آباد

ب : بخش شبانکاره

ج : بخش مرکزی

بخش مرکزی با مساحتی حدود 3707 کیلومتر مربع ، بزرگترین بخش شهرستان دشتستان است ... » 3

« بخش مرکزی در سرشماری مهر 1365 دارای یک شهر ، 5 دهستان  و 11 آبادی بوده که 82 آبادی دارای سکنه و 28 آبادی خالی از سکنه گزارش شده است . »4

دهستان های این بخش عبارتند از : 1- دهستان بوشکان  2- دهستان حومه  3- دهستان دالکی 4- دهستان زیارت 5- دهستان گیسکان

دهستان زیارت با مساحتی حدود 92 کیلومتر مربع :

از شمال محدود می شود به رودخانه ی حله .

 از جنوب به نوکال و تل وی ( تل واهی ) از روستاهای بوشهر .

از شرق به برازجان .

از غرب به رودحله و هفت جوش ( دهستان انگالی – بوشهر )

هوای آن گرم مرطوب و آب مشروب زراعی از رود حله تامین می شود . محصولات دهستان زیارت غلات و خرما می باشد و شغل اهالی زراعت ، باغداری و عبا بافی بود .

جمعیت آن در سال 1365 شمسی 4794 نفر و 819 خانوار و دارای 6 آبادی دارای سکنه بوده است . 5

_____________

1-  نگاهی به بوشهر . ایرج افشار سیستانی . صفحه ی 829 

2- همان . صفحه ی 833

3-  همان . صفحه ی 836

4-  همان

 

5-  توضیح این که در حال حاضر ، در این تقسیمات ، تغییراتی به وجود آمده که به جای خود خواهد آمد . 





تاریخ : شنبه 95/3/8 | 6:35 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

 کلیات  

از قلم  افتاده  ها   1

نوشته هایی که با نام آشنایی با بنار آب شیرین درج می شود ، اغلب یاد داشت هایی است که در دهه ی 70 نوشته شده و با توجه به حجم آن ها و عدم دسترسی من به همه ی آن ها در آن واحد ، گاه به صورت گسسته می آیند . برای نمونه قسمت 316 جایش در قسمت های اول است . این نوشته ها به یاری خداوند بزرگ ، در آینده ، تنظیم ، مرتب و ویرایش شده و با حذف و اضافه هایی ، به صورت کتابی چاپ خواهد شد .

برای اطلاع کامل از آبادی های ایران ، به دستور ارتش ، سربازان مشغول جمع آوری اطلاعات کاملی از روستاهای ایران شدند . این اطلاعات در سال های 1310 تا 1312 در چند جلد نوشته شد و فرهنگ جغرافیای ایران نام گرفت . پس از آن علی اکبر دهخدا در کتاب لغت نامه ، اطلاعات آن کتاب را نقل کرده است . اولین جلد کتاب لغت نامه ی دهخدا در سال 1318 چاپ شد .

در اواخر دهه ی 60 از  لغت نامه ی 50 جلدی دهخدا  ، برای معانی روستاهای :  بنار ، زیارت ، کلل ، صفی آباد ، جیمه ( جمیمه ) ، جرافی و خرگاه را یاد داشت کرده بودم که حاصل آن در مورد سه روستای اصلی دهستان را در اینجا می آورم . این اطلاعات ، وضعیت  دهستان در یک قرن پیش را به خوبی نشان می دهد  :

بنار زیارت { بَ رَ }

دهی است از دهستان زیارت بخش برازجان از شهرستان بوشهر  470 تن سکنه دارد . آب آنجا از رودخانه دالکی تامین می شود و محصول آن غلات و خرما و شغل اهالی زراعت است

از فرهنگ جغرافیای ایران جلد 7 – لغت نامه دهخدا جلد 11 صفحه ی 296

زیارت : { زِ رَ }

ده مرکزی دهستان زیارت بخش برازجان شهرستان بوشهر است که 1635 تن سکنه دارد ( از فرهنگ جغرافیای ایران جلد 7 )

زیارت ... یکی از دهستان های یازده گانه ی بخش برازجان شهرستان بوشهر است . این دهستان تقریبا در مرکز بخش و در جلگه ی ساحلی خلیج فارس قرار گرفته . هوای آن گرم و مرطوب است و آب مشروب و زراعتی اهالی از  رود « حله » تامین می گردد . دهستان مزبور از شش آبادی تشکیل یافته و در حدود 2000 تن سکنه دارد و قراء مهم آن  : بنار ، زیارت  ، کلل و جرافی می باشد .

از فرهنگ جغرافیای ایران جلد 7 – لغت نامه  دهخدا جلد 27 صفحه ی 590

کلل { کُ لُ }

دهی از دهستان زیارت است که در بخش برازجان شهرستان بوشهر واقع است و 456 تن سکنه دارد .

از فرهنگ جغرافیای ایران جلد 7 –  لغت نامه ی دهخدا - جلد 40 صفحه ی 99





تاریخ : چهارشنبه 95/3/5 | 6:49 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

راه ها   2

توضیح : قسمت اول راه ها در شماره ی 44 آمده است . 

پیش از این در باره ی راه هایی که از بنار منشعب می شوند ، شماره ی 44 نوشته ایم اما در این قسمت به کلیات راه ها می پردازیم تا خوانندگان ، بتوانند موقعیت روستای بنار در دشتستان را در ذهن خود تصویر کنند .

الف : راهی که استان خوزستان و بوشهر را به هم می پیوندد ، پس از عبور از شبانکاره و رودخانه ی حلّه ، از کنار روستای کلل ، وارد دهستان زیارت شده و پس از گذشتن از کنار چاه خانی ، از این دهستان عبور کرده و به شهر بوشهر می رسد .

ب : راهی که از برازجان به سمت شبانکاره می رود ، روبه روی درودگاه ، یک شاخه به سوی زیارت می پیچد و به راه شماره ی الف می پیوندد .

ج : راهی که از برازجان به بوشهر می رود ، پس از عبور از کنار خوش آب و خوش مکان ، به راه شماره ی الف می پیوندد .

د : راهی که بوشهر را به اهرم و خورموج متصل می کند ، نقطه ی تقاطع آن شهر چغادک است و در همان نقطه به راه شماره ی الف می پیوندد .

بنابراین ، مسافری که از بنار به هر شهری از ایران سفر می کند ، باید ابتدا به راه شماره ی الف برسد . این راه در شرق روستای زیارت و چهار کیلومتری مشرق بنار آب شیرین است .

« دهستان زیارت با مساحتی حدود 92 کیلومتر مربع *» ، چند شاخه راه آسفالت دارد . مهمترین و اصلی ترین راه ارتباطی بنار و تنها راه آسفالت این روستا ، از آخرین نقطه یعنی از صفی آباد حدود 2 کیلومتری غرب بنار ، به بنار رسیده و به سوی شرق می رود و پس از سه کیلومتر و نیم ، به زیارت می رسد و پس از نیم کیلومتر دیگر ، به شاه راه شماره ی الف متصل می گردد .

______________

 

*نگاهی به بوشهر . ایرج افشار سیستانی . جلد دوم . صفحه ی 838





تاریخ : سه شنبه 95/3/4 | 8:28 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

 معادن 2

2- درختان

درختان ، منابع مهمی هستند که در بنار آب شیرین وجود دارند . در حاشیه ی رودخانه ، انبوهی از درختچه های  گز وحشی که به گز رویی( رودخانه ای ) معروف هستند ، می روید . این بخش که مثل نوار سبزی در اطراف رودخانه به عرض بسیار کم روییده ، تاثیری مهم در اکوسیستم منطقه داشته و مهم ترین پناگاه برای حیوانات وحشی می باشد .  در این ناحیه ، به غیر از درختچه ی گز  ، درختان دیگری از جمله کُنار ( سدر ) ، غرق ( خرگ – استبرق )  ، گز ( معروف به گزعلی – گزلی - ) ، و .... به طور پراکنده یافت می شود . تنوع درختان و درختچه ها ، براثر طغیان آب رودخانه  و رسیدن بذر درختچه های غیر بومی ، به طور نامحسوسی رو به افزایش است . در چند دهه پیش ، از درختچه های گز برای سوخت استفاده می شد و از  چوب درختان گز و کنار  آن ناحیه ، برای پوشاندن سقف خانه ها ، پل ها و ... استفاده می شد .

نخل نیز از منابع مهم در بنار است که چوب تنه ی آن را از وسط در طول تنه ، قطع می کردند و روی سقف خانه ها می گذاشتند و به جای تیر آهن و .... استفاده می کردند و از چوب نازک شاخه های آن نیز ، علاوه بر پوشاندن سقف ، برای سوخت نیز استفاده می شد . امروزه نزدیک به 80 هزار اصله ( نفر ) نخل متعلق به مردم روستای بنار و چند صد هزار اصله ( بُنه ) نخل ( مُخ ) در منطقه وجود دارد که هر ساله  چند صد تُن شاخ و برگ اضافی آن پس از پیرایش ، در آتش می سوزد که این خود از منابع مهم مواد خام برای صنعت کاغذ سازی ، کود سازی ،  کاه سازی و ....  است که متاسفانه به آن توجهی نمی شود .   پیش از این از چوب درختان کُنار برای تولید زغال نیز استفاده می شد که امروزه این کار نیز منسوخ شده است . 





تاریخ : جمعه 95/2/31 | 7:18 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

معادن 1

1-     معدن شن و ماسه  :

شن و ماسه در حاشیه ی رودخانه ی حلّه که از کنار بنار می گذرد ، از منابعی است که به حد نیاز وجود دارد . مردم در گویش محلی به ماسه های ساحل رودخانه  « چیت » می گویند . پیش تر از  این ماسه ها که در اصل از ته نشین شدن سنگ ریزه ها به دست می آید ،  در ساخت آب انبار ها ، ساخت قالب های چاه ، ساخت سکوی جلوی خانه ها ، ساخت و ترمیم دیوار خانه ها و ..... استفاده می شد . مردم بنار  با مخلوط کردن ماسه با سیمان ، نیازی به ورود ماسه از خارج از روستا نداشتند . بعد ها در مواردی ، برای ساخت بلوک نیز از همین ماسه ها استفاده شد ولی امروزه ماسه های حاشیه ی رودخانه ، کاربرد چندانی ندارند .

2-    معدن چوب :

از چوب درختان در بنار ، استفاده های متعددی می شد و می شود  و امروزه نیز با توجه به انبوهی نخل که بخش بسیار زیادی از زمین های کشاورزی بنار را به خود اختصاص داده ، می توان صنایع جدیدی در کنار آن ها پدید آورد  که در بخش بعدی ، به طور کامل به آن خواهیم پرداخت      . 





تاریخ : سه شنبه 95/2/28 | 8:40 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()
.: Web Themes By Akj :.