پرندگان 8
ماکیان 2
چند باور در مورد مرغ و خروس :
اگر در شب زمستان، صدای صاعقه و رعد برخاست و مرغی (در این جا منظور ماکیان است) هم روی تخم خوابیده باشد ، کنارآن مرغ ، آهن می گذارند .
وقتی جوجه ها از تخم بیرون آمدندد، پوست های شکسته ی تخم مرغ ها را جمع می کردند و در جایی نگه می داشتندد؛ بعدها که جوجه ها مستقل می شدندد، هرگاه با هم دعوا می کردند ، پوست ها را جلوی آنان ریز ریز می کردند و می ریختند و می گفتند : این میراث پدر و مادرتان است ، دعوا نکنید .
اگر کسی مرغی می خرید و آن مرغ در منزل خریدار نمی ماند ، اندکی از خاک در ِ خانه را در دهانش می ریختند .
اگرمرغی خاگینه (دیگونdeygun)، سه هفته ی پیاپی در روز چهارشنبه قیقه داد (مثل خروس قوقولی قوقوخواند) باید آن را کشت .
اگرمرغی بی موقع مثل خروس خواند ، چون موجب بدبختی و نحوست می شود ، بایدآن را کشت
قبل ازکشتن مرغ باید به آن آب داد .
اگرمرغی را می کشتند معتقد بودند که ، سرآن را نباید خودشان بخورند بلکه باید به بچه ی یتیم بدهند .
اگر پرهای مرغ کشته شده را زود پاک نکنید ، پرها گوشتِ آن را می خورند و مرغ ، لاغر می شود خروسی که سحرگاه می خواند ، در واقع صدای خروس عرش را می شنود و به آن جواب می دهد.
خروس سالی یک بار تخم می گذارد .
خروس پیش خودش می گوید که آدمی کور است و مرا نمی بیند .
اگر خروسی بی موقع قدقد کرد ، باید سرش را برید .
خروس خصی(khasi ، اخته) را حداقل تا یک سال نباید کشت .
هنگامی که خروس می خواند ، اگر مشغول کار بشوی سنگی یا چیزی روی پایت می افتد .
اگر خروس در فصل تابستان قیقه (قوقولی) بدهد ، هوا چپ است (گرم می شود) .
اگر خروس زیاد بخواند ، روز بعد ، باد می آید .
اگر خروس رو به شمال بخواند ، هوا خنک می شود .
وقتی مرغ ها باهم به غله یا خمیر یا... نوک می زنند ، اگرکسی آنها را کیش کند ، برای لحظه ای دور می شوند اما دوباره برمی گردند و هرکدام به دیگری می گوید : من کیش نیستم . اگرصاحب غله یا خمیر، با سنگ ، چوب یا... به یکی ازآنان ضربه بزند ، همگی دورش جمع می شوند و می گویند : کیش تو بودی نه ما .
_______
برگرفته از کتاب باورهای مردم روستای بنار آب شیرین . نوشته ی محمد غلامی . چاپ نشده