سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 پراکنده ها     -    ادامه

درویش

در شماره ی قبل نوشتیم که ، نودین ها ، دعا نویس ها ، درویش ها ،  زرگر ها ، گداها ، نقال ها ، کولی ها ، آهنگر ها ، وفروشندگان دوره گرد در طول سال به روستاها از جمله به روستای بنار آب شیرین سر می زدند و به طور مختصر نیز در باره ی گداها سخن گفتیم . اینک این بحث را گسترش می دهیم . درویش ها نیز به ظاهر مانند گداها بودند اما چند ویژگی خاص داشتند که آنان را از دیگران متمایز می کرد . یکی از ویژگی های آنان ، لباس ویژه ی آنان بود . آنان شال و قبا می پوشیدند و کلاهی بر سر داشتند که مندیلی به آن بسته بود و دنباله ی آن روی شانه اش افتاده بود . همچنین تبر زینی با دسته ای کوتاه در دست داشتند که معمولا آن را روی دوش می گذاشتند . ویژگی مهم و اصلی آنان این بود که با صوت و آواز در کوچه ها ، ارادت خودت به مولی علی (ع) را نشان می دادند . آنان با صدای بلند و رسا ، شعرهایی در منقبت مولی علی(ع) می خواندند و همین ارادت نیز ، آنان را در ذهن مردم روستا ، مقدس تر از گدایان نشان می داد . آنان برخلاف گدایان که در خانه ها را می زدند و برای به دست آوردن چیزی اصرار می کردند ، حضورشان را با آواز نشان می دادند و مناعت طبع داشتند . در ادبیات عرفانی ، درویشی و بلند همتی تقدیر شده و فرهنگ درویشی ، به عنوان الگو به جامعه معرفی گردیده است :

دراین بازار اگر سود یست با درویش خرسندست

خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی

دیوان حافظ. به تصحیح بهاء الدین خرمشاهی  . غزل شماره 441 صفحه ی 441

نودین

نودین ها نیز درواقع مثل گداها و درویش ها به این منظور به روستاها می آمدند تا چیزی نصیبشان بشود . نودین ها مثل درویش ها ، لباسی یکرنگ اما سیاه داشتند و کلاهی نیز روی سر می نهادند . لباس آنان یک دست و بلند بود و مثل قبا ، بلندای قامتشان را می پوشاند . آنان خاموش می آمدند و مردم وجودشان را به هم خبر می دادند . نودین ها گاه برای کسانی که مشکلاتی داشتند ، سر کتاب نیز برمی داشتند و آینده ی را پیشگویی می کردند و یا راه چاره ای نشان می دادند و وجه نقد دریافت می کردند . نودین ها درب خانه ها را آرام می زدند و اگر چیزی نصیبشان نمی شد ، به خانه ای دیگر می رفتند . آنان کمتر با مردم حرف می زدند .

دعا نویس

دعا نویسان افرادی معمولی تر بودند که روانشناسی روستا را خوب می دانستند . آنان بیشتر با زنان برخورد داشتند چون هم بی سوادتر بودند و هم در نتیجه ی بی سوادی ، مشکلات عاطفی -  اجتماعی بیشتری داشتند . دعا نویسان به درون روحیات زنان نفوذ می کردند و  رقیب ها و حسودانی را برای آنان توصیف کرده و برای به زانو در آوردن آن موجودات که زاییده ی اندیشه های خودشان بود ، دعا می نوشتند . مثلا به زنی می گفتند که در همین نزدیکی ها ، یک نفر هست که خیلی به تو حسادت می کند . آنان با توجه به مسایل روانی زنان ساده ی روستا ، برای خود کسب و کاری دست و پا می کردند . بسیاری از دعا نویسان کاملا بی سواد بودند و بعضا سفارش می کردند که دعا را نباید باز کرد چون خاصیت خود را از دست می دهد . درست یادم می آید در اواسط دهه ی 50 ، مادرم دعا کرده بود و دعا نویس هم تاکید زیادی داشت که دعا را کسی باز نکند اما کنجکاوی دوران نوجوانی مرا بر آن داشت تا دور از چشم دیگران ، دعا را باز کنم و بخوانم . دعا نویس با مدادی ، تمام صفحه ی کاغذ را با عدد « 1 » پر کرده بود . به قول ما ، فقط یک یک نوشته بود . 





تاریخ : پنج شنبه 95/4/24 | 7:25 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()
.: Web Themes By Akj :.